به گزارش تحریریه، پروفسور سو هائو، استاد دانشگاه دیپلماسی چین و پژوهشگر ارشد روابط بینالملل، معتقد است آنچه امروز در ایران رخ داد، دقیقاً همان چیزی است که کره شمالی سالها برای اجتناب از آن، سلاح هستهای را حفظ کرده است.
حمله آمریکا به تأسیسات هستهای ایران، جهان را در بهت و حیرت فرو برد. کره شمالی این ماجرا را با دقت زیر نظر دارد و کیم جونگاون احتمالاً از اینکه هفت سال پیش به ترامپ اعتماد نکرده و سلاحهای هستهایاش را کنار نگذاشته، احساس خوشحالی میکند.
در مورد حمله آمریکا به تأسیسات هستهای ایران، تا این لحظه سه پرسش اساسی وجود دارد:
پرسش اول: آیا تأسیسات هستهای ایران واقعاً در حال تولید سلاح هستهای بودند؟
پرسش دوم: آیا این تأسیسات به طور کامل نابود شدهاند؟
پرسش سوم: آیا ممکن است ایران دوباره فناوری هستهای را از سر بگیرد، و حتی به دنبال تولید اورانیوم غنیشده با درجه تسلیحاتی برود؟
در مورد پرسش اول، میتوان با اطمینان گفت که پاسخ منفی است. هیچ مدرکی دال بر تلاش ایران برای ساخت سلاح هستهای وجود ندارد. حتی آژانس بینالمللی انرژی اتمی که بسیاری آن را بلندگوی آمریکا میدانند، اعلام کرده که هیچ نشانهای از تولید سلاح هستهای توسط ایران مشاهده نکرده است.
در مورد پرسش دوم، طبق ادعای رئیسجمهور ترامپ، تأسیسات هستهای ایران به طور کامل نابود شدهاند. اما طرف ایرانی میگوید که تأسیسات آسیب دیدهاند اما بهطور کامل از بین نرفتهاند و اورانیوم غنیشده همچنان باقی مانده است. آنها میگویند که میتوانند در مدت زمان کوتاهی این تأسیسات را بازسازی کنند.
در مورد پرسش سوم، هرچند احتمال آن زیاد نیست، اما نمیتوان رد کرد که ایران در آینده ممکن است تلاش کند تا سلاح هستهای بسازد. زیرا ریشههای این بحران همچنان حلنشده باقی مانده است. ایران و اسرائیل همچنان دشمنان سرسخت یکدیگر هستند. رئیسجمهور ایران اعلام کرده که تهران مایل به تحقق ابتکار خاورمیانه عاری از سلاح هستهای است، اما به شرط آنکه اسرائیل نیز سلاحهای هستهای خود را کنار بگذارد. اما اینکه اسرائیل از زرادخانه هستهای خود دست بکشد، نه تنها نتانیاهو، بلکه حتی خود ترامپ نیز احتمالاً با آن موافقت نخواهند کرد.
در واقع اگر بخواهیم از دیدگاه جهانی به ماجرای بمباران ایران نگاه کنیم، کشوری که بیش از همه از این اتفاق احساس نگرانی و دلهره دارد، بهنظر من، کره شمالی است. از بسیاری جهات، وضعیت بینالمللی کره شمالی و ایران مشابه است؛ هر دو با محیطی بسیار خصمانه روبهرو هستند و هر دو تحت تحریمهای سنگین غرب قرار دارند.
اما تنها تفاوت اساسی اینجاست: کره شمالی در زمینه توسعه سلاحهای هستهای کاملاً جدی بود و بیسروصدا توانست به آن دست یابد. در حالی که در ایران، درباره این موضوع اختلافات داخلی جدی وجود داشت و نتیجه این شد که نه تنها ایران به سلاح هستهای دست نیافت، بلکه تأسیسات هستهای غیرنظامیاش هم مورد حمله آمریکا قرار گرفت.
چندی پیش، ترامپ مجدداً تمایل خود را برای از سرگیری مذاکرات درباره پرونده هستهای ایران اعلام کرد، اما همزمان با این دعوت دیپلماتیک، هشدار داد که در صورت عدم انعطاف تهران، آمریکا آماده است «بار دیگر به اقدامات نظامی» روی آورد؛ پیامی که نشاندهنده تداوم سیاست فشار حداکثری و تهدید ضمنی برای جلوگیری از پیشرفتهای هستهای ایران است.
در همین حال، کره شمالی حمله آمریکا به ایران را محکوم کرده و اعلام نموده است که آمریکا و اسرائیل به بهانههایی مانند «حفظ صلح» و «رفع تهدید»، با استفاده از زور باعث تشدید تنشها در خاورمیانه شدهاند و این اقدام پیامدهای منفی جدی برای ساختار امنیت جهانی خواهد داشت.
در واقع اگر به گذشته نگاه کنیم، کره شمالی هم زمانی این احتمال را داشت که با آمریکا آشتی کرده و از برنامه هستهایاش دست بکشد. در دوره نخست ریاستجمهوری ترامپ، روابط آمریکا و کره شمالی برای مدتی بسیار مثبت و دوستانه شده بود. در سالهای ۲۰۱۸ و ۲۰۱۹، ترامپ سه بار با کیم جونگاون دیدار کرد.
در آن زمان، دو طرف سندی تاریخی امضا کردند که در آن بر ایجاد مکانیزم صلح پایدار در شبهجزیره کره تأکید شده بود و کره شمالی نیز متعهد شد به هدف «خلع سلاح کامل هستهای در شبهجزیره کره» ادامه دهد. اگر بعدها همهگیری جهانی کووید-۱۹ رخ نمیداد و دیپلماسی جهانی متوقف نمیشد، شاید کره شمالی هفت سال پیش روند کنار گذاشتن سلاحهای هستهای خود را آغاز کرده بود.
اما اکنون که کره شمالی سرنوشت ایران را میبیند، کیم جونگاون بیشک احساس خوشحالی میکند که در آن زمان فریب ترامپ را نخورد و سلاحهای هستهایاش را کنار نگذاشت. اگر چنین کرده بود، احتمالاً آینده کره شمالی هم دقیقاً طبق سناریوی ایران رقم میخورد.
همان لحظهای که بمبافکن پنهانکار B2 آمریکا، بمبهایش را بر فراز تأسیسات ایران رها کرد، عزم کره شمالی برای حفظ تسلیحات هستهایاش برای دفاع از خود، بیش از پیش تقویت شد.
پایان/
نظر شما